تجزيه و ترکيب سوره توحيد همراه با نکات بلاغی
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ (1) اللهُ الصَّمدُ (2) لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ (3) وَلَمْ يَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحد (4)
به نام خداوند بخشندهي مهربان
بگو: خدا يگانه است (1) خدا،سرور والا برآورنده ی اميدها و برطرف کننده نيازهاست (2) نزاده است و زاده نشده است (3) وکسی همتا و همگون او نمی باشد (4)
پيش درآمد سوره:
درمکه نازل شده و درباره ی صفات خدای يگانه به بحث پرداخته است.بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
بِـ: حرف جر إِسمِ: مجرور به حرف جر
الإعراب: «بِسْمِ»: جار و مجرور متعلق به خبر محذوف (مثلاً أَبتَدَأُ: شروع می کنم)
التحليل الصرفی: بِـ: حرف جر مبنی علی الکسرة ،عامل
«اسم»: اسم،مفرد ،مذکر ،جامدغير مصدری ،معرفه به اضافه ،معرب منصرف ،صحيح الآخر
الإعراب « اللَّهِ»مضافٌ اليه مجرور به کسره
التحليل الصرفی « اللَّهِ» اسم جلاله ،مفرد ،مذکر ،جامد ،معرفه اسم علم ،معرب منصرف ،صحيح الآخر
الإعراب «الرّحمنِ»صفت ومجرور
«الرّحمنِ»:اسم، مفرد ،مذکر ،مشتق صفت مشبهة ،معرفه به ال،معرب ،منصرف ،صحيح الآخر
الإعراب «الرّحيم»صفت ومجرور
«الرّحيم»:اسم، مفرد ،مذکر ،مشتق اسم مبالغة ،معرفه به ال،معرب، منصرف ،صحيح الآخر
الإعراب«قُلْ»: فعل ،انتَ مستتر فاعل و مرفوع محلاً
التحليل الصرفی «قُلْ»: فعل امر ، للمخاطب، ثلاثی مجرد، مبنی علی السکون ، متعدی ، معتل اجوف
هُوَ:ضمير شأن
هُوَ: ضمير منفصل مرفوعی ، للغائب، مبنی علی الفتح، معرفه
اللهُ : مبتدا و مرفوع
التحليل الصرفی « اللَّهُ» اسم جلاله ،مفرد ،مذکر ،جامد ،معرفه اسم علم ،معرب منصرف ،صحيح الآخر
أَحدٌ: اسم،مفرد،مذکر،مشتق صفت مشبهه، معرب، منصرف ،صحيح الآخر
« اللَّهُ»: مبتدا و مرفوع
« اللَّهُ» اسم جلاله ،مفرد ،مذکر ،جامد ،معرفه اسم علم ،معرب منصرف ،صحيح الآخر
«الصّمدُ»: خبر و مرفوع ظاهراً
«الصّمدُ»:اسم، مفرد ،مذکر ،مشتق صفت مشبهة ،معرفه به ال،معرب ،منصرف ،صحيح الآخر
لَمْ: حرف جازمه مبنی علی السکون ،عامل
يَلِد: فعل وفاعل آن هو مستتر
يَلِد: فعل مضارع،للغائب، معرب و مجزوم ،ثلاثی مجرد، معرب ، متعدی ، معلوم ، معتل مثال از وَلَدَ
وَ: حرف عطف ، مبنی علی الفتح، غير عامل
لَمْ: حرف جازمه مبنی علی السکون ،عامل
يُولَد: فعل مجهول و نايب فاعل هُو مستتر
يُولَد: فعل مضارع،للغائب، معرب و مجزوم ،ثلاثی مجرد، معرب ، متعدی ، مجهول ، معتل مثال از وَلَدَ
لَمْ: حرف جازمه مبنی علی السکون ،عامل
يَکُن: از افعال ناقصه
يَکُن: فعل مضارع،للغائب، معرب، ثلاثی مجرد، معتل اجوف از کَوَنَ
لَـ: حرف جر مبنی علی الفتح(همراه ضمير) عامل
هُ: محلاً مجرور به حرف جر
هُ: ضمير متصل(مجروری ، منصوبی) ، للغائب ،مبنی علی الضم، معرفه
کُفواً: خبر افعال ناقصه و منصوب
کُفواً: اسم، مفرد، مذکر ، جامد، معرب ، منصرف ، صحيح الآخر ، نکره
أَحَدٌ: اسم افعال ناقصه و مرفوع
أَحدٌ: اسم،مفرد،مذکر،مشتق صفت مشبهه، معرب، منصرف ،صحيح الآخر
نکات بلاغی:
1)يادآور شدن نام جليل الله به ضمير شأن( هُوَ)
2)معرفه بودن مبتدا وخبر برای افاده تخصيص است: اللهُ الصّمدُ
3)آمدن جناس ناقص در( لََم يلِد )و (لَم يُولَد)
4)با نفی نظير و فرزند در (قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ) و (وَلَمْ يَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحد) تجريد مقرر است.
5)سجع مرصع در (قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ ، اللهُ الصَّمدُ) مقرر است.