2)اسم موصول عام هستندومعمولاً دروسط جمله می­ آيند« در اين حالت معرفه هستند»

مَنْ:کسی که ،کسانی که،  ما: چيزی که ، چيزهای که»

إِحتَرِمْ مَنْ هُوَ أَصغَرُ مِنکَ :

احترام بگذار به کسی که از تو کوچکتر است.

إِعْمَلْ بِـمَا تَعَلَّمتَ : عمل کن به آنچه يادگرفته­ای.

3)اسم استفهام«نکره هستند و در اول جمله می آيند»

مَنْ(چه کسی) برای پرسش از انسان بکار می رود:

مَنْ أَفضَلُ ؟ : چه کسی برتر است؟

ما ( چه چيزی) برای پرسش از اشياء :

ما هذا؟ : اين چيست؟

عَيِّن «مَن» نکرة:  تجربی90 

1)لاتَعتَمِدنَ علی مَن لايَستَطيعُ أَن يُنجِيَ نَفسَهُ مِ المهلکةِ

2)إِنَّما يَنتَفِعُ بالتَّجاربِ مَن يَعتَبِرُ مِنها

3)إِنَّما يَجنِي ثمراتِ العملِ في الشَّيبِ مَن سَبَقَ في زرعِهِ عندَ الشّبابِ

4)طَلَعتِ الشَّمسُ و ظهرَ الصُّبحُ، ولکن مَن يَدري هل يَتّصِلُ هذا الصبحُ بليلتِه

گزينه «4» من اسم استفهام و نکره مي باشد.

عَيِّن «ما» الْجازمة:کنکور رياضي89   

«ما» در کدام گزينه جازمه(ادات شرط) است»

الف)ماتَعمَلْ اليومَ تَحْصُدْهُ غَداً حتماً                  

ب)ماعَرَفَتنِي زَميلتِي حَينَ مَررتُ مِن جَنبِها

 ج)ما الفخرُ إلاّ لِأهلِ العلمِ إِنَّهُم علی الهدی                   

د)مانَوعُ الرّائحَةِ الّتِي کانت تَفُوحُ في الشَّارعِ

جواب گزينه(الف) زيرا دو فعل بعد از خود«تَعمَلْ ، تَحْصُدْ»را مجزوم کرده است.

ترجمه: هرآنچه امروز انجام دهی فردا حتماً درو می کني.

درگزينه«ب» ما :حرف نفي است: 

ترجمه:همکلاسيم هنگامی که ازکنارش عبور کردم مرا نشناخت.

گزينه «ج» ما: حرف نفی برسر اسم آمده است.

ترجمه: فخر فقط برای اهل علم است زيرا آنان بر راه هدايت هستند.

عَيِّن « مَن » عاملةً: کنکور رياضي 85

1)مَن أَجابَ عن هذا السُؤالِ؟ 

2)لاتُعَاشِرْ مَنْ يَرَی السَّيئاتِ و لايُنکِرُها

3)مَنْ عَمِلَ صَالِحاً جَزاهُ اللهُ خَيراً

4)يُسَاعِدُنا مَنْ يَرَانا في هذهِ الحالةِ

گزينه«3» منظور از « مَن » عامل ، ادات شرط است. در اين گزينه مَن بر دو فعل « عَمِلَ ، جَزی » وارد شده است و هر دو را محلاً مجزوم کرده است.(چون هردو ماضی و محلاً مجزومند»

مَن و ما استفهاميه ممکن است درجملات يکي از نقش­هاي زير را بپذيرند.

1-اگر بعد از آنها فعل لازم بيايد « مَن و ما » نقش مبتدا دارند 

مانند: مَن خَرَجَ مِن البيتِ؟

2- اگر بعد از آنها فعل متعدي به همراه مفعولش ذکر شده باشد « مَن و ما » نقش مبتدا دارند

مانند : مَن کَتَبَ الدّرسَ؟

3- اگر بعد از آنها فعل متعدي بدون مفعولش ذکر شده باشد  نقش مفعول را مي گيرند

مانند: ما أَکَلتَ؟    مَن ضَرَبتَ؟

4-اگر بعد از آنها اسم ذکر شود نقش خبر مقدم دارند .

مانند:  مَن هذا ؟     مَا هذا؟

5-اگر بعد از آنها شبه جمله ذکر شود نقش مبتدا دارند مانند:

ما عندَکَ ؟ مَن في البيتِ؟

6-اگر بعد از آنها «کَان » ذکر شود خبر مقدم افعال ناقصه هستند.

مَن کُنتَ؟

در سه مورد زير کلمه «ما» حرف است:

1)ما حرف نفی : حرفی غير عامل است که بر فعل ماضی و گاهاً مضارع وارد می شود:

ما ذَهَبَ : نرفت      ما يَذهَبُ : نمی رود

2)ما حرف کافه: که به آخر حروف مشبهة اضافه  می شود و آنها را از عمل باز می دارد.

إِنَّمَا اللهُ عالِمٌ : فقط خدا داناست.

3)حرف زائد: زمانی که بعد از برخی از ادات شرط مثل إذا ، أينما ..استفاده می شود و معنی ندارد. إذا ما طُمِحتُ الی غايةٍ

نقش ادات شرط در جمله :

1)« مَنْ ، ما » در دو حالت مبتدا و در يک حالت مفعولٌ به  هستند :

الف) فعل شرط لازم باشد مبتدا هستند:

مَنْ يَذهَبْ يَلعَبْ

ب) فعل شرط متعدی و مفعول بعد از فعل شرط آمده باشد مبتدا هستند:  

مَنْ تُکْرِمْـهُ يُکْرِمْـکَ

مَنْ لا يَرحَمْ النَّاسَ لايَرحَمْهُ اللهُ

ج) فعل شرط متعدی و مفعول بعد از فعل شرط نيامده باشد نقش مفعولٌ به دارند:

مَنْ تُکرِمْ يَجِدْ خَيراً کثيراً