استعاره مکنيه «بالکنايه»در زبان عربی
استعاره بالکنايه
زمانی که « مشبه » درکلام ذکر گردد و« مشبه به» حذف شود وبا ذکر يکی از لوازم« مشبه به » به آن اشاره شود استعاره بالکنايه يا مکنيه است.
مانند: وَإذا الْمَنِيَّةُ أَنشَبَتْ أَظفَارَها
أَلْفَيتَ کُلَّ تَمِيمَةٍ لاتَنفَعُ « هُذلی»
ترجمه: هنگامی که مرگ چنگال هايش را بياويزد مي يابی که هيچ کدام از مهره ها سود نمی بخشد.
شاعر « الْمَنِيَّةُ» مرگ را به حيوان درنده تشبيه کرده است. وبه وسيله «أَظفَارَ» که يکی از لوازم «مشبه به »است به آن اشاره نموده است.
إِنِّي رَأيتُ رُؤُسَاً قَد أَينَعَتْ
وَحَانَ قِطافُها و إِنِّي لَصاحِبُها « الحجاج»
ترجمه: من سرهای را می بينم که رسيده و وقت چيدن آنهاست و من صاحب آنها هستم.
در اين بيت شاعر « الرّؤوس» را به « الثمرات» تشبيه کرده و مشبه به « الثمرات» حذف و با يکی از لوازم آن « أَينَعَتْ » اشاره نموده است.
وَلَمّا قَلَّتِ الإبلُ أمتَطَينا
إلی ابنِ أبي سُلَيمانَ الْخُطُوبا « متنبی»
وقتی که شتر ناياب شود ما بر حوادث سوار می شويم و به سوی ابن سليمان می رويم.
در اين بيت « الْخُطُوبا» به « الْمطية» تشبيه کرده و با يکی از لوازم آن « أمتَطَينا » اشاره نموده است.
فلانٌ يَرمِي بِطَرْفِهِ حَيثُ أَشارَ الکرمُ:
ترجمه:فلانی به جای تير می اندازد که بخشش و احسان به آن اشاره می کند.
در اين مثال «الکرم»به « الإنسان» تشبيه شده و با لوازم آن « أَشارَ » اشاره نموده است.
آيه کريمه « رَبِّ إِنِّ وَهنَ العظمُ مِنِي و اشتَعَلَ الرّأسُ شَيباً»
در اين آيه «الرأس» به « الوقود» تشبيه شده و با لوازم آن « اشتَعَلَ » اشاره نموده است.
در زبان فارسی:
تو را از
کنگره عرش میزنند صفير
ندانمت
که در اين دامگه چه افتاده است«حافظ»
مشبه به
"قصر" است از لوازم کنگره عرش می باشد.
به
چشم عقل در اين راهگذار پر آشوب
نگر
که کار جهان بی ثبات و بی محل است
مشبه به
"انسان" است و جاندار؛ و چشم از لوازم و ملائمان انسان می باشد.